English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 302 (5943 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ferrule U بست فلزی زدن
ferrules U بست فلزی زدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
birdcage U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages U چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
template U قالب چوبی یا فلزی
templates U قالب چوبی یا فلزی
card U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
cards U مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
lap U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
lapped U جفت کردن دوسطح فلزی بهم باسایش سنباده نرم
cable U طناب فلزی
cable U مفتول فلزی بافته
cabled U طناب فلزی
cabled U مفتول فلزی بافته
lock U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
locks U محل پرچ یااتصال دویاچند ورق فلزی قفل کردن
rack U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
sheet U ورق فلزی
sheets U ورق فلزی
circuit U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
circuits U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی فلزی دارد که روی سطح آن چاپ شده اند و پس از نصب اجزای دیگر مدار کامل میشود
wire U هادی فلزی نازک
wires U هادی فلزی نازک
structure U ساختمان اسکلت فلزی
structures U ساختمان اسکلت فلزی
structuring U ساختمان اسکلت فلزی
wicket U دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
wickets U دروازههای فلزی کوتاه که گوی باید از ان بگذرد
etching U سیاه قلم با چاپ فلزی وتیرابی
etchings U سیاه قلم با چاپ فلزی وتیرابی
telltale U نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
ribbon U نوار فلزی
ribbon U ماده فلزی باریک و بلند
ribbons U نوار فلزی
ribbons U ماده فلزی باریک و بلند
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
metal جسم فلزی
metal U فلزی کردن
metals U جسم فلزی
metals U فلزی کردن
buckle U تسمه فلزی
buckled U تسمه فلزی
buckles U تسمه فلزی
strap U تسمه فلزی
straps U تسمه فلزی
edge U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges U اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
washer U انواع واشر فلزی
washers U انواع واشر فلزی
pommel U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
pommels U قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
clasp U گره فلزی
clasped U گره فلزی
clasping U گره فلزی
clasps U گره فلزی
spoon U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons U طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pins U اتصالات فلزی کوچک روی یک DIP
chromium U فلزی سخت وخاکستری رنگ
titanium U عنصر فلزی
gauge U ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged U ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauges U ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
tungsten U فلزی از جنس کروم
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
galvanised U اب فلزی دادن
galvanised U ابکاری فلزی کردن
galvanises U اب فلزی دادن
galvanises U ابکاری فلزی کردن
galvanising U اب فلزی دادن
galvanising U ابکاری فلزی کردن
galvanize U اب فلزی دادن
galvanize U ابکاری فلزی کردن
galvanizes U اب فلزی دادن
galvanizes U ابکاری فلزی کردن
bead U موج خطی در ورقههای فلزی
beads U موج خطی در ورقههای فلزی
plate U صفحه فلزی ورقه
plate U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plates U صفحه فلزی ورقه
plates U : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
metallic U فلزی
scaffold U داربست فلزی
scaffolds U داربست فلزی
locker U کابینت فلزی
lockers U کابینت فلزی
Other Matches
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter U پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
monometallism U یک فلزی
cladding U اب فلزی
metal rule U خط کش فلزی
metalloid U فلزی
bimetallic U دو فلزی
metal ware آلات فلزی
metal ware ضرف فلزی
metal ornament پولک فلزی
metal spraying تزریق فلزی
carcase U اسکلت فلزی
brummagem U مسکوک فلزی
metallic filament U افروزه فلزی
metallic electrode U الکترود فلزی
metallic currency U پول فلزی
metallic conduction U رسانش فلزی
metallic circuit U مدار فلزی
metallic bond U پیوند فلزی
metallic arc U قوس فلزی
metal lath U شبکه فلزی
stave U نوار فلزی
hard ware U فروف فلزی
cladding U روکش فلزی
marlinspike U پاروی فلزی
lapping head U سمبه فلزی
ladder scaffold U داربست فلزی
thimble U چشمی فلزی
hollow ware U ادوات فلزی
metal lamp U لامپ فلزی
metal industries U صنایع فلزی
elephant shelter U پناهگاه فلزی
flitter U پولک فلزی
gratling U نرده فلزی
metal coat U روکش فلزی
thimbles U چشمی فلزی
armature U میله فلزی
strategic concentration by rail U نشرمسکوکات فلزی
bimetallic wire U سیم دو فلزی
shim U لایی فلزی
sheet piling U سپر فلزی
aneroid barometer U جوسنج فلزی
aneroid U جوسنج فلزی
pannikin U فنجان فلزی
thimble eye U چشمی فلزی
tip staff U عصای سر فلزی
bimetalism U سیستم دو فلزی
cleat U تسمه فلزی
metal rod میله فلزی
wire mesh U شبکه فلزی
try square U گونیای فلزی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
metal type tube U لامپ فلزی
all metal type tube U لامپ فلزی
nonmetallic U غیر فلزی
metallic paints U رنگهای فلزی
metallic packing U پوشش فلزی
metallic packing U لایی فلزی
metallic luster U جلای فلزی
metallic soap U صابون فلزی
metallizo U فلزی کردن
non metallic U غیر فلزی
protective plating U حفاظ فلزی
minted money U پول فلزی
bemetallic thermometer U گرماسنج زوج فلزی
chock U چشمی فلزی روی پل
dag U نوک فلزی بندکفش
bimetallism U نظام پولی دو فلزی
electrical metallic tubing U لوله برقی فلزی
hardwareman U فروشنده افزارواسباب فلزی
symmetallism U سیستم دو فلزی مختلط
bushing U استر برنجی یا فلزی
bimetallic standard U پایه پولی دو فلزی
building steel lathing U اسکلت فلزی ساختمان
heavy plate U ورق فلزی سنگین
incandescent metallic oxid cathode U کاتد اکسید فلزی
metalic arch welding U جوش قوسی فلزی
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
tin hat U کلاه خود فلزی
oarlock U جایگاه فلزی پارو
organometallic compound U ترکیب الی فلزی
perforated metal basket U سبد فلزی مشبک
reverse side of metal work U پشت کار فلزی
spacer disk U استوانه توپر فلزی
strategic concentration by rail U سیستم پولی فلزی
surface plate U تراز فلزی یا اهنی
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
Crittal windows U [پنجره لولادار فلزی]
metal stamping قالب گیری فلزی
metal slitting saw U اره قدکن فلزی
intermetallic compounds U ترکیبات بین فلزی
invar struts U قطعات فلزی ضد انبساط
luggage net U باربند فلزی مشبک
mesh reinforcement U ارماتور مشبک فلزی
reinforced grillage U ارماتور مشبک فلزی
metal cone tube U لامپ مخروطی فلزی
metal cutting saw اره فلزی [ابزار]
metal filament [رشته مارپیچ فلزی]
metal foil ورق نازک فلزی
metal gauze U بافت توری فلزی
metal planting U روکش کاری فلزی
metal sheathing U پوشش کاری فلزی
metal sheathing U روکش کاری فلزی
billy U نوعی کتری فلزی
billies U نوعی کتری فلزی
thimble U حلقه فلزی شیاردار
thimble U لوله فلزی کوتاه
aglet U نوک فلزی بندکفش
thimbles U لوله فلزی کوتاه
thimbles U حلقه فلزی شیاردار
fusible metal strip U نوار فلزی ذوب شونده
alchemy U ترکیب فلزی با فلز پست تر
tasse U صفحات فلزی زره زیرکمر
gunter's chain U متر فلزی نقشه برداری
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
martensite U ماده فلزی سخت وشکننده
tace U صفحات فلزی زره زیرکمر
structural steel work U اسکلت بندی فلزی ساختمان
flexible metal hose U لوله فلزی قابل انعطاف
enamel plaque U لوحه فلزی میناکاری شده
radiator shutter U پنجره فلزی محافظ رادیاتور
metallic oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی
metallist U طرفدارپول فلزی یا مسکوک کارگرفلزات
drip-joint U [اتصال بین دو ورق فلزی]
back square U گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
non metal U جسم بسیط غیر فلزی
metalline U فلزی اغشته به نمک فلزات
carbide tip U صفحه کوچک فلزی سخت
well curbing U صفحه فلزی که در چاه می اندازند
platter U صفحه فلزی پهن سینی
platters U صفحه فلزی پهن سینی
diecasting U ریخته گری با قالب فلزی
snatch block U قرقره فلزی چفت دار
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
sheet roller U کارخانه نورد ورق فلزی
pipe cutter U اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
monometalism U سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
planchet U صفحه فلزی مخصوص ضرب سکه
plating U روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
backiron U صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
arch-bar U [میله ی فلزی زیر قوس آجری]
butt plate U صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
bit U میله فلزی داخل دهان اسب
capel U سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
bits U میله فلزی داخل دهان اسب
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
backing plate U صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
bright work U سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
utilidor U لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
weld bead U تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
plate edge planer U دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
sparred U تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
sand casting U ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
spars U تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spar U تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
faceplate U صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
chimney-crane U [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
applique U نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
osmium U عنصر فلزی سخت و ابی مایل بسفید
campaign clasp U نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
aviation snips U قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
bed plate U صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
flan U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
tape line U تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
sway bar U میله فلزی وصل به محوربرای جلوگیری از نوسان پیچها
mast foot پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
chain plate U صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
bail U فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
flans U تکه فلزی که با منگنه کردن تبدیل به سکه میشود
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
organometallic U ترکیباتی که در ان اتم فلزی به رادیکالهای الی متصل شده است
carburator restricter plate U صفحه فلزی روی کاربوراتوربرای کاستن هوای ورودی دراتومبیل
eyelet ring U حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
dolly U سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
leeboard U ورق فلزی یاتخته واقع درسمت باد پناه قایق
dollies U سندان یا بلوکی که درپرچکاری دستی ورقات فلزی بکار می رود
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
band printer U چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
beechive spring U فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
chips U خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chip U خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
containers U صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
container U صندوقهای فلزی بزرگ بااندازههای استانداردکه جهت حمل کالا با کامیون
snap swivel U حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
hardtop U اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
tandem roller U نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
lion heart U مواد فلزی که درنتیجه قال کردن معدن بدست می ایدوتااندازهای ناپاک است
traveler U میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
purpurin U رنگ ارغوان یا قرمز [که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
ball printer U چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
Recent search history Forum search
1ترجمه لغت شینه در رشته برق به انگلیسی
0coopling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com